چکیده: (2207 مشاهده)
گفتمان، یکی از مفاهیم اساسی سه دهۀ اخیر است. این مفهوم اگرچه بهصورت عملیاتی قرنها وجود داشت و میتوان از مطالعات تاریخی بهنوعی به گفتمانهای مختلف دست یافت، اما مباحث علمی و تحلیلی آن محصول تحقیقات نیمۀ دوم قرن بیستم است. علیرغم اینکه این مفهوم بهشدت بهشکل میانرشتهای درحال بهکارگیری است، اما به هیچ وجه یک تعریف موردتوافقی درمورد آن وجود ندارد. یکی از دلایل آن، گستردگی معنایی آن است که میتواند مصادیق مختلفی داشته باشد. گفتمان، بههرحال، میتواند یک فکر، اندیشه، سیاست یا پارادایم مسلط باشد که خصلت ایدئولوژی و هژمونی دارد. همانطورکه تعاریف گفتمان متعدد است، روشهای تحلیلی آن نیز گوناگون است. آنچه در این روشها اهمیت دارد، کشف دالهای پنهان و درحقیقت معناهای غیرآشکار متن است و چگونگی ارتباط آنها با بینامتنهای مختلف و بیناگفتمانهای گوناگون است. ازسوییدیگر، بحث گفتمان با نگاه میانرشتهای با حوزههای سیاست، فرهنگ و ارتباطات، نوعی از دیپلماسی را بهوجود میآورد که نگارنده آن را «دیپلماسی گفتمانی» میخواند. دیپلماسی گفتمانی، فراتر از دیپلماسی عمومی درصدد ایجاد گفتمانهای مختلف در سطح ملی، منطقهای و جهانی برای دستیابی به اهداف موردنظر است. در این نوشته درصددیم که یکی از کتابهایی را که در زمینۀ مباحث گفتمان توسط آقای علیرضا دباغ دربارۀ تحلیل گفتمان صفحۀ فیسبوک آقای دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نوشته شدهاست، بررسی و ارزیابی کنیم و «دیپلماسی گفتمانی» را که درحقیقت مهمترین شیوهای است که وزیر امور خارجه در طی دورۀ وزارت درمورد پروندۀ هستهای ایران بهکار گرفته اند، ارائه دهیم.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1397/4/9 | پذیرش: 1397/4/9 | انتشار: 1397/4/9